و خداوند است که سخن میگوید، با این وجود شباهتهای نمایانی میان حکایت قرآن و کنتب مقدس و برخی داستانهای آکادی وجود دارد. حتی شاید گاهی برای فهم روایت قرآنی نیاز به تکمیل آن از منابع یهودی باشد.
به جای نتیجه گیری از زندگانی یوسف در قرآن آمدهاست:
این [ماجرا] از خبرهای غیب است که به تو وحی میکنیم، و تو هنگامی که آنان همداستان شدند و نیرنگ میکردند نزدشان نبودی.
این حکایت باید همچون هشداری برای جهانیان و به سان دلیلی بر رحمت الاهی تلقی گردد که چندین بار بر آن تاکید شدهاست. همچنین:
به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است. سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایی] است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و برای مردمی که ایمان میآورند رهنمود و رحمتی است.
سپس سفر پیدایش داستان یعقوب در مصر را حکایت میکند. او در لحظات آخر فرزندان خود را برکت میدهد، اسرائیلیان او را حنوط میکنندو سپس او را در مکفیلخ در سرزمین کنعان به خاک میسپارند.
یوسف خود نیز به هنگام مرگ به برادران خویش گفت: من میمیرم و یقینا از شما تفقد خواهد نمود و شما را از این سرزمین به زمینی که برای ابراهیم و اسحاق و یعقوب قسم خوردهاست، خواهد برد.
یوسف در ۱۱۰ سالگی در گذشت، او را حنوط کردند و در زمین مصر در تابوت گذاشتند. و این پایان سفر پیدایش است
عزیز مرکع یادت نره❤